تعریف نشده ها (مفاهیم نخستین): آنچه را که با درک و انگاشتن و بدون تعریف پذیرفته می شود یک مفهوم نخستین یا یک مفهوم تعریف نشده می نامیم.
مثال: مفهوم عدد، مفهوم نقطه، مفهوم مجموعه، مفهوم خط و.
گزاره: جمله ایست خبری که ممکن است درست یا نادرست باشد.
برهان: کار ذهنمان وقتی مفید است که بر گزاره های درست بنا شود. ذهن آدمی برای قبول درستی یک گزاره، عملی انجام می دهد که آن را برهان می نامیم.
قضیه: هر گزاره که پذیرفتن یا نپذیرفتن آن احتیاج به برهان داشته باشد، قضیه می نامیم.
اصل متعارفی: آن دسته از گزاره هایی که درستی آنها را بدون برهان می پذیریم اگر بدیهی باشند، اصل متعارفی می گوییم.
اصل موضوع: آن دسته از گزاره هایی که درستی آنها را بدون برهان می پذیریم اگر بدیهی نباشند، اصل موضوع می گوییم.
مثال: آب دریا بیشتر از آب لیوان است. (اصل متعارفی)
از دو نقطه فقط یک خط راست می گذرد. (اصل موضوع)
زاویه: دو نیم خط که در مبدا مشترک باشند شکلی می سازند که به آن زاویه می گوییم.
زاویه نیم صفحه: زاویه ایست که دو ضلعش در امتداد یکدیگر باشند.(180 درجه است.)
نیمساز زاویه: نیم خطی است از صفحه ی زاویه که بر راس زاویه می گذرد و آن را به دو قسمت مساوی تقسیم می کند.
زاویه قائمه: اگر نیمساز زاویه نیم صفحه را رسم کنیم زاویه ی قائمه درست می شود. (90 درجه است.)
زاویه ی محدب (کوژ): هر زاویه ای را که از 180 درجه کوچکتر باشد زاویه ی محدب گویند.
زاویه ی مقعر (کاو): هر زاویه ای را که از 180 درجه بزرگترباشد زاویه ی مقعر گویند.
زاویه ی حادّه (تند): هر زاویه ای را که از 90 درجه کوچکتر باشد زاویه ی حادّه گویند.
زاویه ی منفرجه (باز): هر زاویه ای را که از 90 درجه بزرگتر و از 180 درجه کوچکتر باشد زاویه ی منفرجه گویند.
دو زاویه مکمّل: دو زاویه را که مجموع آنها 180 درجه شود مکمّل گویند.
دو زاویه ی متمّم: دو زاویه را که مجموع آنها 90 درجه شود متمّم گویند.
دو زاویه ی مجاور: دو زاویه را مجاور گویند هرگاه در یک راس و یک ضلع مشترک بوده و دو ضلع غیر مشترک در دو طرف ضلع مشترک باشند.
دو زاویه ی مجانب: دو زاویه مجانبند هرگاه 1- مجاور باشند 2- دو ضلع غیر مشترک آنها در امتداد یکدیگر باشند.
دو زاویه ی متقابل به راس: دو زاویه را متقابل به راس گوییم هرگاه در راس مشترک بوده و اضلاع آنها دو به دو در امتداد یکدیگر و در جهات مختلف باشند. دو زاویه ی متقابل به راس با هم مساویند.
چند ضلعی کوژ: چند ضلعی را کوژ گوییم هرگاه امتداد هیچکدام از ضلع های آن به درون آن نرود.
چند ضلعی کاو: چند ضلعی را کاو گوییم هرگاه کوژ نباشد.
مکان هندسی: نقاطی که صفت مشترکی داشته باشند و این مجموعه نقاط یک شکل را بوجود می آورند، که آن را مکان هندسی آن نقاط گویند.
عمود منصف هر پاره خط: مکان هندسی نقاطی است که هر یک از دو سر پاره خط به یک فاصله هستند.
دایره: مکان هندسی نقاطی از صفحه است که از یک نقطه ثابت (مرکز دایره) به فاصله معلوم (شعاع) باشند.
متوازی الا ضلاع: هر چهار ضلعی که ضلع هایش دو به دو موازی باشند متوازی الاضلاع است.
مستطیل: متوازی الاضلاعی است که زاویه های آن قائمه است.
لوزی: متوازی الاضلاعی است که دو ضلع مجاورش با هم مساوی باشند.
مربع: مستطیلی است که طول و عرضش با هم برابر باشند.
ذوزنقه: هر چهارضلعی که فقط دو ضلع موازی داشته باشد، ذوزنقه نام دارد.
کره: مکان هندسی نقاطی از فضا که از یک نقطه ی معیّن (مرکز کره) به فاصله ی معلوم (شعاع) باشد.
زاویه ی مرکزی: زاویه ای را که بین دو شعاع یک دایره تشکیل می شود، زاویه ی مرکزی گویند. اندازه ی زاویه ی مرکزی با کمان مقابل برابر است.
زاویه ی محاطی: زاویه ایست که راس آن یک نقطه از دایره و دو ضلع آن دو وتر از همان دایره باشند. اندازه ی آن نصف کمان مقابلش است.
زاویه ی ظلی:زاویه ایست که راس آن یک نقطه از دایره و یک ضلع آن مماس بر دایره در آن نقطه و ضلع دیگرش وتر دایره باشد. اندازه ی آن نصف کمان مقابلش است.
چهار ضلی محاطی: چهار ضلی را محاطی گویند هرگاه راسهای آن روی دایره ای قرار گیرند.
چهار ضلی محاطی: چهار ضلی را محاطی گویند اگر و فقط اگر زاویه های مقابل مکمل باشند.
چهار ضلعی محیطی: چهار ضلعی را محیطی گویند هرگاه ضلع هایش بر یک دایره مماس باشند.
چهار ضلعی محیطی: چهار ضلعی را محیطی گویند اگر و فقط اگر مجموع دو ضلع مقابلش برابر با مجموع دو ضلع مقابل دیگر باشد.